1/403

آغا این پسرخاله من(جعفر) رفته ارمنستان

کار داشته

حالا ما دیشب رفتیم خونه خالم

عمه و دخ عمم اونجا بود

پسر خالم ی نیسان خریده دم در بود

دختر عمم برگشته ب خالم میگه

جعفر ماشینشو نبرده؟

من بجای خالم: چرا برده اینی ک دم دره فتوشاپه ماشینشه

دختر عمم ب خالم بعده پنج دیقه برگشته میگه

ماشین جعفر شبا بیرون میمونه؟

من بجای خالم: پ ن پ شبا میاد با خالم میخابه

روزا میره تو کوچه زیر آفتاب زمستونی برنزه کنه

دختر عمم:

من:

خاله و سایر بستگان:

 

*خدایا شکرت...ببین کیا فضارو اِشغال کردن....والا



+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |