یه کاسه ای هست بهش میگن کاسهی صبر !
منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه !
فک کنم از این لگن قرمزاااااس …
ته سالن ک میشینم انگار دنیا برام کش میاد....
*جزو اون حرفاس ک فقط خودم میفهمم چی گفتم....
ی زن گاهی میتونه مرد باشه
اما
ی مرد عمرا بتونه مث ی زن باشه...(در مورد صداقت)
*بیاین تعصب بیجارو کنار بذاریم...مگه حق با من نیس؟؟؟؟
قدیما جون میکندیم...
این روزا جون میرینیم
*این مطلب بیشتر ب من مربوطه...کسی مجبور نیس قبولش کنه
ینی ریدم تو زندگی ک توش فقط ....
میخام یقه خودمو بگیرم سرمو بکوبم ب دیوار بگم
هی الاغ آدم نخاسیم بشی ولی از این ب بعد حواستو جمع نکنی
جوجه میدم بخورنت...
فهمستی؟؟؟؟؟
بعد از چند صباحی دوباره سلام
من اومدم با ی زندگی داغونتر از گذشته
و ریدمانتر از قبل
هرکی هس بیاد ندا بده از خودش...باخبر شم
انقد دلم میخاد یقه روزگارو بگیرم بکوبمش ب دیوار
بگم
ببین عوضی من هم قد و سن تو نیسم ک با من بازی کنی
گم شو پی کارت
خدایــــــا یه چیزی بگم خجالت بکشی؟!؟
شکرت از این زندگی...
صدقه هایم به نیت سلامتی تو بودن…
*هی با توام عشقم ک با اجبار جدا شدیم!!!!
خدایا حواست هس؟؟؟
صدای هق هق گریه هام از همون گلویی در میاد
که تو از رگش بهم نزدیکتر بودی...
بقول خودش...انگار خدا از اولم نمیخاس ما واسه هم بشیم
خیلی دوستت دارم
آخ خدا
دیگه تهشم
بریدم
یکی ب دادم برسه
هرچی قرص بود دم دستم خوردم
حالم بد شد و همش خون بالا آوردم
نمیتونم عذاب کشیدنشو ببینم
نمیتونم گریه هاشو تحمل کنم....
نمیتونم قسماشو نادیده بگیرم
خدایا نمیشد زودتر میاوردیش کنارم
خدایا کجا واستادی؟ ..... اگه مردی بیا رو در رو بحرفیم
وجودشو داری؟
میخاسیم باهم زندگی کنیم
اینم ازمون گرفتی
فقط زندگی همین....همین
برام برا ی عمرم خاطره موند
تنهاییمو ک تسکین بدی ...دردمو چطوری تسکین میدی؟
من بدبخت روزگارم
بذار اینجا جار بزنم
بگم ....
کسی میدونه خدارو کجا میشه پیدا کرد؟
کسی میدونه خدا چطور رضایت میده؟
د من چ گوهی بخورم آخه؟
خدااااااااااااااااااااااااا
هی نگا نگا میکنم
ای دل غافل یکی نیس بپرسه حالمونو
ینی میدونم ک برا کسی مهم نیستم...اما نمیدونستم تا این حد
دنیا رو بزرگ ساختن یا مارو ناچیز
نمیدونم والا
هرچی ک هس ب ضرر ماس
هی خودمو دور میزنم ک کسی رو دور نزنم
تا ب خودم میام میبینم ای بابا شدم میدون ولیعصر کل دنیا
بدون چراغ همه دور میزنن و رد میشن
نمیدونم.....
همیشه میگم خدابزرگه اما احتمالا مشکلات و گناهای من از خدا هم بزرگتره
ک نمیتونه ببخشه و حل کنه
چرا همیشه ب هر دری زدم روم بسته شد؟
چرا هرجا خدارو صدا زدم فقط صدای خنده اومد؟
چرا فقط باید بدوم اما هیچی از رسیدن سهم من نشه؟
چرا؟
چرا؟چرا؟چرا؟
سلام...
میدونم چن وختی نبودم
راستش ی مشکلی برام پیش اومده بود
نمیدونم بگم حل شد یا بگم حل نشده ولش کردم
ولی بدجور داغونم
ینی دارم افتضاح کم میارم
تازگیا ب آرامـــــــــــــــــــــــشــــــــــــــــــــــــــــــــــ رسیدم
میخای بدونی چطوری؟
واقعیتش دیگه انتظار نمیکشم
ینی از کسی انتظار ندارم
ینی هرکی میاد میگم سلام...اما منتظر خوب بودن و خوب موندنش نیسم
اینطوری حداقل دیگه خودمو قول نمیزنم
بعضیا
بهتر از اونین ک نشون میدن
و بعضیا
بدتر از اونین ک پنهون میکنن!!!!!
*ینی من موندم تو چرا انقد خودتو تحویل میگیری؟!
ی تو هم نداریم ک وختی دلمون گرف
بیاد دسامونو بگیره و با اخم نگامون کنه و یهو بخنده
بگه:
هرچی میخاد بشه،بشه...گور بابای دنیا
مهم اینه ک تو هسی!!!!
واسه لمس احساس خوشبختی...
همه ما لنگ اون ی نفریم ک نیس!!!!
*دقت کردیـــــــــــــــــــــــــــــن؟
برام ایمیل زده ک دروغگویی و از این حرفا
هی دوست من؟
دوستی منو تو برا سه چار سال نیس
امسال دوستیمون 15ساله شد
چته؟
من اینم
دروغ ندارم
شاید حرفامو نگم اما دروغ نمیگم
سرفه های آدم دلشکسته
صدای خرده شیشه میده!!!!
* طفلی دلم.... از دس من أمون نداره
تازگیا زدم تو خط منطق....خدا ب خیر بگذرونه آخرو عاقبتمو
عین اون معتاد شدم ...
ک میگن تابلو شده اما ارزش هنری نداره
تو دیگه رفتی برا همیشه
فقط میتونم بگم
رفیق قدیمی خوشبخت شی
أ اوناش نیسم ک چش دیدن خوشبختی و خنده کسی رو نداشته باشم
اما لطفا از زیر پنجره اتاق من با اون رد نشو
اصن رد نشو
چ تنها
چ با اون
میخام پنجره اتاقمم دیگه عادت کنه ب نبودنت
ینی شاید دارم از واقعیت فرار میکنم
اما ب مرور زمان عادی میشی
عین همه رهگذرا
منو خوب میشناسی
اگه نیت ب فراموشی کسی بکنم دیگه خدا هم محاله بتونه ب یادم بیاره!!!!
*قرص ماه ، مسکن عشاق است.
بعضیا با هم جفتند ولی جور نیستند !
* دقیقا عین من و تو...عجب اوضاعیه!!!
نیمه پر لیوان را دیدم....
خالی خالی بود !!!!
* هه همه چی تموم شد...
ب همین راحتی!!!!فکرشم نمیکردم.....
راستش را بخایید بهتره راستش را نخایید…
چون معمولا راستش رو نمیشنوید!!!
*حالا از من گفتن از تو نشنیدن...!!!!
یه کاسه ای هست بهش میگن کاسهی صبر !
منتها من شک دارم که واقعا واسه من یکی کاسه باشه !
فک کنم از این لگن قرمزاااااس …
خدایا این همه چاله انداختی توی زندگی ما
خب یه دونشو مینداختی رو لوپمون !
معلوم نیست این درس عبرت چند واحده لامصب!
تموم نمیشه…
یه دسته هستن
که عین کلاغ منتظرن تلفنت تموم بشه تا سریع بپرسن کی بود؟
حالا اینا قابل تحملن...
اما اون دسته ای که وسط مکالمه ات هی می پرسن
کیه کیه رو باید حلق آویز کرد!
زدم به بی خیالی ، چیزی هم نشده ها ولی وایسادیم افسر بیاد …
مادرا به گردن خدا حق دارن
.....
...
.
*مامان شرمندتم....