همیشه چیزی واسه ترسیدن هس

اما حالا من شدم باعثه ترس دنیا....

 

*ب این میگن گردش روزگار...

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |

وختی همه چی خوبه واسه یه شروع تازه

اونجاس ک

حتی جاذبه هم خلاف قانونش عمل میکنه!!!

 

* دس رو دلم ک گذاش خون بود...

* دس رو دلش ک گذاشتم پارتی آخره هفته بود....

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |

امشب از اون شباس ک از زندگی خستم...

 

* بریدگیهای رو دلم با جنایتای فبلم اَره برابری میکنه...

* چ مکافاتی داریم از آدم بودنمون میکشیم....

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |

حرفا ته دلم تلنبار شدن

کجایی سنگ صبور....!!؟؟؟

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |

ساده بودم ک ساده شکستم

تموم قهوه های بعد از ظهره تایستونمو تلخه تلخ میخورم....

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |

چه دنیایه نامردیه

هیچ وخ نساختو نساختم...

دلم میخاد بشینمو اندازه 21 سال از زندگیم

مست کنمو از زمینه خدا کنده بشم!!!!!

 

* دوباره بی مقدمه برگشتم..اما اینبار مث اسپارتاکوس بعد از اولین مبارزش!!!

+ تاريخ ساعت نويسنده عزراییل |